همه چیز درباره همه چیز

در این بلاگ از شیر مرغ تا جون آدمیزاد پیدا میشه.

همه چیز درباره همه چیز

در این بلاگ از شیر مرغ تا جون آدمیزاد پیدا میشه.

طبقه بندی موضوعی
دوشنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۵، ۰۶:۱۴ ب.ظ

جنگ هاى دوم پونیک؛ ورود هانیبال به جنگ

جنگ هاى دوم پونیک؛ ورود هانیبال به جنگ

شکست کارتاژ سبب فقر شدید این کشور و کین هى آن ها نسبت به رم شد. حال آن که رم با قدرت گرفتن دائم، در حال قلع و قمع
دشمنان سنتى شمال خود (مردم گل) و انهدام قدرت هاى کوچک دریاى مدیترانه بود.
چاره را در حمله به اسپانیا دید. هامیکلار فاتح نبردهاى سیسیل که 20 سال قبل از این تاریخ مجبور شده بود با وجود « کارتاژ فقیر »
پیروزى برنیروهاى رمى تخلیه سیسیل را بپذیرد،در کارتاژ پادشاه شد.وى ازیاران سردارى شجاع به نام هانیبال (پسرش) برخوردار بود.
کارتاژیان سال 218 قبل از میلاد شروع به پیشروى در اسپانیا کردند این حرکت هانیبال یعنى کشاندن نبرد از آفریقاى شمالى (حوالى
تونس امروزى) به اروپا در نوع خود حرکت قابل توجهى بود و سبب شد رمى ها دریابند این نبرد مى تواند حتا خاک اصلى آن ها را به
خطر بیندازد. هانیبال سال 218 قبل از میلاد در حرکتى تماشایى خود را از اسپانیا به جنوب فرانسه رساند و با عبور از آلپ (آن هم با
سپاهى عظیم و فیلم هاى عظیم الجثه!) رمى ها را وحشت زده کرد. این سردار بى باک به این نیز اکتفا نکرده و آماده عبور از سلسله جبال آپنین و ورود به خاک اصلى ایتالیا شد.
در این زمان هانیبال به جز سپاه اسپانیایى خود که به برادرش سپرده شده بود، 90 هزار سرباز و 37 فیل داشت. حرکت وى در ورود
به خاک اصلى ایتالیا به اندازه اى غافلگیر کننده بود که دو سپاه رمى که براى مقابله با وى فرستاده شدند. نتوانستند کارى از پیش
ببرند. اولین کنسول رم، سیپیون، در کنار رود تیس شکست سختى خورد و کنسول دیگر رم یعنى سمپرونیوس در تربیه متحمل
شکستى دیگر شد. رم تنها یک قدم تا سقوط فاصله داشت زیرا از طرفى کارتاژها سراسر اسپانیا، جنوب فرانسه و شمال ایتالیا را گرفته
بودند و از طرف دیگر ملل شکست خورده از رمى ها، نظیر گل ها نیز فرصت را براى نابودى دشمن خود مغتنم مى دانستند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ فروردين ۹۵ ، ۱۸:۱۴
دوشنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۵، ۰۶:۱۱ ب.ظ

انسان دانا

انسان دانا فرد نادان را خوب می شناسد،
چراکه خود نیز زمانی نادان بوده است.
اما فرد نادان انسان دانا را نمی شناسد....
چراکه هرگز دانا نبوده است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ فروردين ۹۵ ، ۱۸:۱۱
دوشنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۵، ۰۶:۱۰ ب.ظ

مریل استریپ

شهرت تو را خراب نمیکند به شرطی که آن را جدی نگیری

مریل استریپ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ فروردين ۹۵ ، ۱۸:۱۰
دوشنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۵، ۰۶:۰۶ ب.ظ

چرا افراد باهوش ، دوستان کمتری دارند ؟!

چرا افراد باهوش ، دوستان کمتری دارند ؟!


یک نتیجه گیری بزرگ …
هر چه فرد باهوش تر باشد، افزایش دوستان نزدیک او را ناخشنود تر می کند.
افراد باهوش اگر دفعات بیش تری دوستان خود را ببینند و وقت بیش تری برای آن ها بگذارند ناخشنودی شان افزایش پیدا می کند.
گروهی از روانشناسان و محققان سنگاپوری در پژوهش جدیدی که ماه پیش در یک نشریه بریتانیایی منتشر کرده اند به دنبال پاسخ به این پرسش بوده اند که چرا برخی از جوامع و مردم مختلف از دیگران شادتر هستند و لذت بیش تری از زندگی خود می برند.


اولین مشاهده این پژوهش از میان ۱۵ هزار نفر این است که هر چه تراکم جمعیت در منطقه ای افزایش پیدا کند میزان رضایت افراد از زندگی کاهش پیدا می کند.
البته تاثیر این تراکم در افراد با هوش کمتر دو برابر افراد دارای IQ بالاتر است.
از طرفی هر چه روابط اجتماعی یک فرد بیش تر می شود و دوستان نزدیک بیش تری پیدا می کند رضایتش از زندگی بیش تر می شود.
با این حال در این مورد استثنایی وجود دارد و آن هم افراد باهوش هستند.
مطابق این تحقیق این نسبت در مورد افراد باهوش معکوس می شود و از همین رو هر چه فرد باهوش تر باشد، افزایش دوستان نزدیک او را ناخشنود تر می کند.

یکی دیگر از نتایج قابل توجه این تحقیق مقایسه شادی و رضایت از زندگی در شهرها و روستاها است.
ساکنان مناطق روستایی بیش ترین رضایت از زندگی را در مقایسه با افراد دیگر دارند.
پس از آن ها افراد حاشیه نشین شهری رضایت بیش تری دارند و پس از این دو گروه نیز، مردم شهرهایی با جمعیت زیر ۲۵۰ هزار نفر و بالای ۲۵۰ هزار نفر.
هر چه از مناطق روستایی به سمت شهرهایی با جمعیت بیش تر می رویم میزان شادی مردم نیز کاهش پیدا می کند.

چرا رضایت در شهرهای پرجمعیت، علی رغم وجود امکانات بیشتر کم است؟
موسسه بروکینگز که در مورد اقتصاد شادی تحقیق می کند در جواب به این سوال می گوید:
«افراد باهوش وقت خود را به اهداف بلند مدت تری اختصاص می دهند. کارهایی مانند تحقیقات بر روی یک سرطان خاص و یا نوشتن رمانی جذاب. با پیگیری روابط دوستانه بیش تر توسط این افراد، اهداف درازمدت شان تحت تاثیر قرار می گیرد و این موضوع برای آنها اصلا خوشحال کننده نیست.»
در عین حال افراد باهوش به دلیل IQ بالاتر توانایی بیش تری برای حل مشکلات داشته و آشفتگی کم تری نسبت به افراد دیگر دارند. از همین رو ارتباطاتشان نیز کم تر است...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ فروردين ۹۵ ، ۱۸:۰۶
دوشنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۵، ۰۶:۰۲ ب.ظ

رومن گاری

هیچ‌ کس تا به‌حال
دو مرتبه در عمرش عاشق نشده،
عشق دوم!
عشق سوم!
اینها بی معنیست‌
فقط رفت و آمد است،
افت و خیز است!
معاشرت می‌کنند
و
اسمش را می گذارند عشق...!


🖊رومن گاری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ فروردين ۹۵ ، ۱۸:۰۲
دوشنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۵، ۰۵:۴۹ ب.ظ

والت دیزنی

اگر شما بتوانید چیزی را تصور کنید

می توانید آن را انجام دهید

همیشه یادتان باشد که همه چیز

با یک رویا و یک موش شروع می شود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ فروردين ۹۵ ، ۱۷:۴۹
دوشنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۵، ۰۵:۴۶ ب.ظ

پرویز پستویی

آدمی که دلش پاک باشه

خطا نمیکنه

سادگی میکنه...!

و این روزها سادگی

پاکترین خطای دنیاست... ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ فروردين ۹۵ ، ۱۷:۴۶
دوشنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۵، ۰۵:۴۲ ب.ظ

ماهاتما گاندی

زمانی تصور میکردم

رهبری یعنی قدرت

حالا میگویم

همقدم شدن با مردم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ فروردين ۹۵ ، ۱۷:۴۲
يكشنبه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۵، ۱۰:۳۷ ب.ظ

ارتور اسکوفنور

ما سه چهارم از اصالت خود را

به قیمت

شبیه شدن به دیگران

از دست میدهیم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۹۵ ، ۲۲:۳۷
يكشنبه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۵، ۱۰:۳۶ ب.ظ

سیمین دانشور 1

گاهــے آدم می ماند بین بودن یا نبودن
به رفتن که فکر می کنی
اتفاقی می افتد که منصرف می شوی،
می خواهی بمانی
رفتاری می بینی که انگار باید بروی
و این بلاتکلیفی
خودش کلــــــے جـــــــهنم است ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۹۵ ، ۲۲:۳۶
يكشنبه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۵، ۱۰:۳۵ ب.ظ

پائولو کوئیلو 1

سعی کن

آنقدر کامل باشی که

بزرگترین تنبیه تو برای دیگران

گرفتن خود از آن ها باشد......

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۹۵ ، ۲۲:۳۵
يكشنبه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۵، ۱۰:۳۱ ب.ظ

ننگ جهان

ننگ جهان



عمریست که دعوای عجم با عربان است

این قوم عرب زشت ترین ننگ جهان است/


از روز ازل منطق اینان شده شمشیر

پاسخ به سوالات شما قطع زبان است/


با نام وطن, پارس,  عجین گشته خلیجم

این نام گره خورده به ما کوروشیان است/


دنیای عرب پر شده از ظلم و توحش

تاریخ سرافکنده ی این جانوران است/


هر چند که زن در نظرش خوار و ذلیل است

مانند سگی هار ,  بدنبال زنان است/


ای کاش که حج بود طواف دل و میهن

آخر چه خداییست که در خانه نهان است؟/


گر جایزه ی اینهمه کشتار بهشت است!

ایران همه دنبال صفِ دوزخیان است/


ای وحشی نو کیسه , ای اُشتر طماع


چیزی که عیان است , چه حاجت به بیان است؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۹۵ ، ۲۲:۳۱
يكشنبه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۵، ۱۰:۲۹ ب.ظ

تفاوت «شاهنشاهی» و «امپراتوری» ! قسمت (۱)

هگل، هخامنشیان را با اصطلاح رایش Reich می‌نامد. رایش چیست؟

دکتر جواد طباطبایی معتقد است که ترجمه‌ی رایش به فارسی «شاهنشاهی» می‌شود، همانگونه که در زبان‌های غربی «امپراتوری»...

اما تفاوت این دو واژه در چیست؟

بدون وجود دولت‌ها، شاهنشاهی نمی‌تواند وجود داشته باشد، چرا که شاهنشاه یعنی شاهی در میانِ شاهان. شاهنشاهی در واقع نوعی حکومت است که «وحدتِ میان وحدت‌ و کثرت» است، یعنی همان‌گونه که منابع تاریخی و حتی فلسفی درباره‌ی شاهنشاهی ایران باستان تایید می‌کنند، شاه ایران به آداب و رسوم و فردیت و حقوق ملل زیر دست خود احترام می گذارد، یا به تعبیر هگل چونان آفتابی بر همگان میتابد تا هر یک از کثرت‌ها را در راهی که خودشان می‌خواهند بارور کند، و این فرق دارد با مثلاً امپراتوری روم که همه‌ی کثرت‌ها را می‌خواهد در خود ادغام کند.

و درست به خاطر همین خصلت شاهنشاهی هخامنشی است که هگل آن را نخستین دولت در مفهوم مدرن آن می‌خواند.
...
اما اکنون مقاله ای بخوانیم از سعید‌حنایی کاشانی در همین‌باره:

در ترجمۀ خلاق برگرداندن دوبارۀ متن ترجمه‌شده به متن اصلی سخت و دشوار است، حتی برای کسی که بر هردو زبان مسلط است، چون او نمی‌تواند از راه برگرداندن تحت‌اللفظی به متن اصلی برسد.

در اینجا می‌خواهم این نظر را با بررسی ترجمۀ «شاهنشاه» به «امپراتور» و «شاهنشاهی» به «امپراتوری»، و روند معکوس آن، بررسی کنم و ببینم آیا ضرورتی دارد که واژه‌ای مانند «امپراتوری» جانشین «شاهنشاهی» شود یا کاربرد آگاهانه و ناآگاهانۀ این اصطلاح خود ناشی از چیرگی و پیروزی «امپراتوری» (روم قدیم) بر «شاهنشاهی» (ایران باستان) است، یا پیروزی «امپراتوری مدرن» بر «شاهنشاهی سابق».

در نخستین سالهای جوانی، در پیش از انقلاب، در سینما دیاموند مشهد، فیلمی از نیکلاس ری دیدم که در فارسی نام «فروغ جاویدان» بر آن گذاشته بودند و حال آنکه در عنوان‌بندی اصلی فیلم نام آن "King of King" یا همین «شاهِ شاهان/شاهان شاه/شاهنشاه» بود.

این فیلم دربارۀ زندگانی عیسی مسیح بود و «شاهنشاه» لقبی بود که برای او در عهد جدید (رسالۀ اول پولس رسول به تیموتائوس، باب ۶، آیۀ ۱۵، در ترجمۀ فارسی: ملک‌الملوک؛ و مکاشفۀ یوحنای رسول، باب ۱۷، آیۀ ۱۴، در ترجمۀ فارسی: پادشاه پادشاهان، و باب ۱۹، آیۀ ۱۶، در ترجمۀ فارسی: پادشاه پادشاهان) آمده بود، همان طور که پیش از این در عهد قدیم (دانیال نبی، باب ۲، آیۀ ۳۷، در ترجمۀ فارسی: پادشاه پادشاهان) نیز از همین لقب در اشاره به نبوکدنصّر و اردشیر اول استفاده شده بود، و البته یونانیان نیز دست کم از زمان اسکندر به بعد عبارت Basileus toon basileoon را در ترجمۀ «شاهنشاه» داشتند و شاید این سوغات اسکندر برای یونانیان بود، و عربهای مسلمان نیز بعدها همین تعبیر را به «ملک‌الملوک» ترجمه کردند و آن را از اسمای خدا نیز قرار دادند.

همۀ اینها حاکی از نفوذ فرهنگی شاهنشاهی ایران در جامعه‌ها و فرهنگهای عصر خودش و پس از آن بود که آنها را بر آن می‌داشت که واژگان او را به کار بگیرند و اگر به صورت اصلی به کار نمی‌برند، دست کم به صورت تحت‌اللفظی ترجمه کنند، کاری که ما امروز با همین کلمات «امپراتور» یا «امپراتوری» نیز نمی‌کنیم و «امپراتور» (imperator) را دقیقاً به همان صورت لاتینی‌اش می‌آوریم.

ما در ادبیات و تاریخ کهن‌مان فرمانروایان روم را «قیصر» می‌نامیدیم و نه «امپراتور»، چرا؟ چون رومیها تا نیمۀ دوم قرن اول میلادی که جمهوری روم در عمل به تک‌فرمانروایی تبدیل شد هنوز هیچ عنوانی برای فرمانروایان خودشان نداشتند.

آنها از نام «شاه» (Rex) بیزار بودند، چون جمهوری‌خواه بودند، و شاید به همین دلیل بود که کلمۀ «شاهنشاه» راهی به دورانهای بعدی اروپا نیافت. از دورۀ آگوستوس، که او را نخستین فرمانروای «امپراتوری روم» می‌شمرند، القاب و عنوانهای افتخاری مرسوم شد.

یکی از آنها لقب افتخاری Princeps senatus به معنای «نخستین مرد سنا» بود که کوتاه‌شدۀ آن به صورت Princep به معنای «نخستین شهروند» یا «شخص اول کشور» به آگوستوس داده شد. کلمۀ انگلیسی Prince که معمولا در فارسی به «امیر» و «شاهزاده» و «شهریار» ترجمه می‌شود از همین کلمه گرفته شده است.

لقب دوم «سزار» بود که از نام جولیوس سزار گرفته شد و این عنوانی بود که تقریباً همۀ فرمانروایان روم برای خود برگزیدند و همین نام است که عربی‌شدۀ آن به صورت «قیصر» به ما رسیده است و صورت آلمانی آن «کایزر» و صورت روسی‌اش «تزار» است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۹۵ ، ۲۲:۲۹
يكشنبه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۵، ۱۰:۲۷ ب.ظ

تبه 12000 ساله گوبگلی

گوبگلی تپه یک سایت باستانی 12000 ساله در جنوب اناتولی در ترکیه امروزی میباشد . این سایت باستانی توسط یک چوپان کرد به طور اتفاقی در سال 1994 کشف شد .
مساله جالب در این باره طبق تست ها و تحقیقات باستان شناسان این مکان سنی برابر با 12000 سال دارد یعنی دو برابر سنی که تمدن بشر در 6000 سال پیش در بین النهرین اغاز شد !! همه ما بی النهرن و اغاز تاریخ بشر و اختراع خط و نوشتار را 6000 سال پیش میدانیم متون باستاتی بابلی نیز همین را میگوید. ما در اینجا با چیزی رو به روییم که مخالف و تضاد با باور تاریخی مردمان امروز است . و معادلات تاریخی را بهم زده است . باستان شناسان در این منطقه ادوات کشاورزی یافتند اما هیچ وسیله حفاری و کنده کاری را یافت نکردن
 چگونه ستونهایی 19 فوتی را جابه جا کردند و قرار دادند ؟ بحث 12000 سال پیش میباشد ما هنوز در مورد اهرام مصر که بسیار سنش پایین تر از این حرفهاست {طبق گفته باستان شناسان سه چهار هزار سال در نظر گرفتند } هنوز سوالات بی پاسخ زیادی را بر جای گذاشته است . در روی سنگها و ستونهای گبگلی تپه اشکال حیوانات و موجودات وحشی دیده میشه که اصلا در این منطقه وجود ندارند !
مساله جالب طبق باور کتاب مقدس محل نشستن کشتی نوح در 350 مایلی گیگلی تپه میباشد {داستان طوفان از جمله داستان هاییست که قبل از اینکه دینی به وجود بیاد در فرهنگ های زیادی از ان صحبت شده من جمله لوح های معروف به زیوسدرا در سومر باستان }

برخی از متخصصان نیز میگویند نقوشی روی دیواره های این مکان هست که سیل بزرگ را توصیف میکند
این سایت باستانی را هر کسی ساخته کاملا از عمد و به دقت زیر خاک و شن و ماسه دفن کرده است
چرا باید چنین میکردند ؟ چه افرادی این سایت باستانی را ساختند ؟ ایا ما باید نسبت به تمدن بشر و پیشرفت حاصله باستانی تجدید نظر کنیم ایا چیز غیر قابل توضیحی در دل تاریخ باستان انسان هست که هنوز توضیح داده نشده ؟ چطوری سنگهای 100-300 تنی را مردمان ناشناخته 12000 سال پیش جابه جا کردند ؟
ایا هودور از دانشگاه استنفرد و دیوید ویلیامز از دانشگاه ژوهانسبورگ و پروفسور باستان شناسی میگویند سایت باستانی گبگلی تپه یکی از معروف ترین مهمترین و مرموز ترین مکانهای زمین در حال حاظر از نظر باستان است
ایا این سایت نکات مرموز تری دارد ایا مثل دیگر مکانهای هرمی و زیگوراتی و معابد دیگر این سایت با خدایان به اصطلاح فرازمینی ارتباطی دارد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۹۵ ، ۲۲:۲۷
يكشنبه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۵، ۱۰:۲۴ ب.ظ

پارسی را پاس بداریم - قسمت اول

واژگان پارسی
به جای مناطق آزاد بگو آزادگاه ها
به جای مناظره بگو گفتمان
به جای منتخب بگو برگزیده
به جای منتظر بگو چشم به راه
به جای منتقدان بگو خرده گیران
به جای منجر شدن بگو انجامیدن
به جای منجر شده بگو انجامیده
به جای منجم بگو اختر شناس
به جای منجمد بگو یخ بسته
به جای منحصر به فرد بگو بی همتا
به جای منحل شد بگو برچیده شد
به جای منحل کردن بگو برچیدن
به جای منزل بگو خانه
به جای منزه بگو پاک
به جای منزوی ساختن بگو گوشه نشین ساختن
به جای منسجم بگو هماهنگ
به جای منشاء بگو سرآغاز
به جای منصفانه بگو دادگرانه
به جای منصوب کردن بگو گماردن - گماشتن
به جای منطقه آزاد تجاری بگو آزادگاه بازرگانی
به جای منطقی بگو بخردانه
به جای منظره بگو چشم انداز
به جای منظومه شمسی بگو کهکشان خورشیدی
به جای منع بگو بازداری
به جای منفعت بگو سود - هوده
به جای منفک بگو جدا
به جای منقل بگو آتشدان
به جای منهدم بگو نابود
به جای منوط به بگو وابسته به
به جای منکر شد بگو زیرش زد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۹۵ ، ۲۲:۲۴